نکونام و اوتادی؟؟؟؟ عجب مصاحبه ای....
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان me and you و آدرس meandyou.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 11
بازدید ماه : 135
بازدید کل : 9573
تعداد مطالب : 99
تعداد نظرات : 22
تعداد آنلاین : 1




Get a Glitter Calendar Click Here

<-PollName->

<-PollItems->

me and you
جمعه 10 تير 1390برچسب:, :: 12:24 ::  نويسنده : kimia       

 

نكو: وقتي حرفه‌اي مي‌شوي شرايط خيلي سخت مي‌شود. وقتي در ايران بودم چون شرايط كاملا حرفه‌اي نبود واقعاً‌ لذت مي‌بردم و به من خوش مي‌گذشت. يادم هست كه بعضي وقت‌ها تا 6صبح پلي‌استيشن بازي مي‌كردم و ساعت 9 مي‌رفتم تمرين/اوتادي:لازمه بازيگري اين است كه شما بخوانيد و بنويسيد و حداقل اين است كه شما فيلمنامه را بايد بخوانيد و طبيعتاً‌ يك سطح متوسط از فرهنگ و مواد را احتياج دارد، اما اين اصلا دليل بر اين نمي‌شود كه بازيگران ما آدم‌هايي فرهنگي هستند


سايت گل - پسر خوب پامپلونا، پسر خوب ما بود كه حالا شده است پسر خوب آنها. او هنوز هم پسر خوب ماست وقتي برمي‌گردد و در سرزميني كه شش سال است ساكنش نيست، ميزبان خودش باشد. ميهمان خودش يا ميزبان خودش. اين‌بار آمده و ميهمان ما شده است. اين خاصيت فوتبال است كه وقتي برگزار مي‌شود همه چيز را تحت‌الشعاع قرارمي‌دهد؛ همه چيز زندگي را، شهر را و خانواده را. هنر را هم تحت‌الشعاع خود قرار مي‌دهد و علاوه بر آن، آنها كه با فلسفه فوتبال سر و كار دارند و عاشقان آن هستند، فوتبال را هنر مي‌دانند. فوتبال همه را تحت‌تأثير قرار مي‌دهد، از جمله هنرمندان را.

وقتي قرار شد در كشور جواد نكونام ميزبانش باشيم، اين ميهماني را با حضور هنرمندي برگزار كرديم كه او هم از بازيگران جوان سينماي ماست. لژيونر شدن سينماگران ما به خصوص سينماگران زن ما، با توجه به شئونات اسلامي و فرهنگي ما امكان‌پذير نيست و اگر اين امكان فراهم بود، ليلا اوتادي هم دعوتنامه‌اي داشت براي بازي در فيلمي انگليسي و حالا دو لژيونر از دو ژانر مهم و تأثيرگذار روبه‌روي هم قرار گرفتند. با دو ستاره از همان دو ژانر در كنار هم نشستيم، تا درباره موضوع روز حرف بزنيم؛ فوتبال؛ اين بلاي زيبا.

صحبت‌هاي ما هم از جايي شروع شدكه جوادنكونام گفت وقتي در اسپانياست فيلم‌هاي ايراني مي‌بيند و ما هم قاعدتاً‌ تعجب كرديم:

*آقا جواد، يعني واقعا‌ آنجا فيلم ايراني مي‌بيني يا به خاطر تعارف مي‌گويي؟

نكونام:‌ بله، وقتي كه مي‌آيم اينجا فيلم‌ها را تهيه مي‌كنم و با خودم مي‌برم، آنجا وقتي كه كاري ندارم فيلم‌هاي ايراني مي‌بينم.

*پيگير فيلم‌ها هم هستيد؟

نكونام:‌ بله، دنبال فيلم‌ها هستم. يك سايت هست كه فيلم‌هاي را مي‌توانم از آن دانلود كنم. آنجا سرعت اينترنت بالاست؛ به همين خاطر راحت‌تر مي‌توانم فيلم‌ها را بگيرم. بنابراين قبل از آنكه اين فيلم‌ها اينجا منتشر شود، آنجا از روي اينترنت مي‌بينم.

*اين چيزها را به خاطر خانم اوتادي كه نمي‌گويي؟

نكونام: (خنده) نه. راست مي‌گويم.

*ما باور نمي‌كنيم و مجبوريم امتحان بگيريم. آخرين فيلمي كه ديدي چه بود؟

نكونام:‌ فيلم جديدي كه با آقاي پورسرخ بازي كردند را نديدم، اما تعريفش را شنيدم. من CD را از اينجا تهيه مي‌كنم و مي‌برم، مخصوصا‌ً‌ وقتي بازيگران خوب قديمي يا بازيگران خوب جديدمان در آن حضور داشته باشند را مي‌گيرم مي‌برم.

*خانم اوتادي و با خودم عقب افتاديد، شما هم الان بايد از فوتبال بگوييد، يعني مجبوريد.

اوتادي: چرا مجبور باشم؟ من فوتبال را دوست دارم و خيلي وقت‌ها هم فوتبال مي‌بينم، به خصوص بازي‌هاي ملي را. يعني تقريبا اكثر بازي‌هاي ملي را مي‌بينم و بازي آقاي نكونام را هم در تيم ملي ديده‌ام.

*باشگاهي‌ چطور؟

اوتادي: همه بازي‌هاي پرسپوليس را مي‌بينم و البته استقلال را هم مي‌بينم و همين‌طور استيل‌آذين و تيم‌هاي خوب ديگر را.

*خانم اوتادي شايد خيلي در جريان ريز اطلاعات فوتبالي نباشي، بنابراين به شما بگوييم كه جوادنكونام دو، سه سالي هست كه ستاره اصلي فوتبال ايران است.

اوتادي: يعني ليونل مسيِ ايران است.(خنده)

*نه، چون مهاجم نيست و عقب‌تر بازي مي‌كند، نمي‌شود با مسي مقايسه كرد. در بين فوتباليست‌ها تعداد كمي هستند كه مي‌توانند الگوهاي خوب و مناسبي باشند و جواد نكونام يكي از آنهاست. كساني كه به همه رفتارهايشان توجه دارند، مي‌دانند همه دارند به او نگاه مي‌كنند و او بايد رفتار مناسبي داشته باشد. آيا نگاه تو هم به همين‌گونه است؟ از كي متوجه شدي كه قرار است يك ستاره باشي و بايد به همه رفتارهايت توجه داشته باشي؟

نكونام: موقعي كه آدم در يك شرايطي قرار مي‌گيرد، نمي‌تواند دنياي بيرونش را درك كند. شايد من همان زماني كه در پاس بودم، به عنوان يك مدل و الگو براي تعدادي از طرفداران فوتبال مطرح بودم، اما خودم اين را درك نمي‌كردم ولي الان ديگر مي‌توانم اين را حس كنم، چون به هر حال تجربياتي به دست آورده‌ام و بيرون از فوتبال به پديده‌هاي اجتماعي توجه كرده‌ام.

حالا حس مي‌كنم كه خيلي چيزها را بايد كنترل كنم. البته من از همان زمان سعي كرده‌ام به رفتارم اهميت بدهم و اين فقط مربوط به زمين فوتبال نيست، بيرون از زمين فوتبال هم همين است. من يكي از فوتباليست‌هايي هستم كه اصلا حاشيه نداشتم. هيچگاه دوست نداشتم در حاشيه باشم يا درگيري داشته باشم و بخواهم مشكلي را با مربي و بازيكن به وجود بياورم. البته پيش آمده كه مشكلي هم داشته باشم، اما همه اين‌ها ناخواسته بوده. الان هم آن روال را ادامه مي‌دهم و البته تجربه هم پيدا كردم. حالا چندين سال است كه نماينده فوتبال ايران در خارج از كشور هستم و طبيعتاً علاوه بر آنچه كه بود، مسئوليت‌هاي ديگري هم برايم به وجود آمده است.

 

خانواده، فوتبال

*آيا از وقتي كه موفق شدي و ديگر فوتباليست مطرحي شدي، نگاه خانواده به فوتبال تغييركرده است؟

نكونام: خانواده من از همان اول فوتبالي بودند و وقتي كه فوتبال پخش مي‌شد، تمام كانال‌هاي ديگر را تعطيل مي‌كردند و فوتبال مي‌ديدند. پدرم خودش فوتباليست بود و در تيم شاهين بازي كرده بود و داداش بزرگ من در تيم بانك سپه بازي كرده بود، بنابراين خانواده‌ام كلاً‌ فوتبالي بودند و هستند. پدرم علاوه بر اينكه گفتم علاقمند به فوتبال بود، يك چيز مهم ديگر هم داشت و آن اينكه خيلي به اخلاق و رفتار خودش و ما اهميت مي‌داد. من اين مسأله را از ايشان ياد گرفته‌ام و اين همان چيزي بود كه ايشان خيلي تأكيد داشت.

 

كي گفته كه زنان مخالفند؟!

*خانم اوتادي برداشت كلي و اوليه ما اين است كه وقتي يك تورنمنت مثل جام ملتها شروع مي‌شود، زنان ضدفوتبال مي‌شوند.

اوتادي: نه! چرا؟! فكر نمي‌كنم اينطوري باشد.

*به هر حال ما اينطوري فكر مي‌كنيم، شايد به اين خاطر كه اكثر مردان در جوّ فوتبال قرار مي‌گيرند.

اوتادي: شايد بخشي از زنان جلوي اين قضيه موضع داشته باشند، ولي اين شامل همه خانم‌ها نيست.

نكونام: شايد در دوره‌‌هاي ديگر اينطوري باشد، اما در جام‌جهاني كمتر چنين چيزي اتفاق مي‌افتد چون فكر مي‌كنم آنها هم با علاقه فوتبال را پيگيري مي‌كنند.

*شايد به اين خاطر به اين نتيجه رسيديم كه غالب زنان اينگونه هستند و اصولاً‌ فوتبال يك ورزش مردانه است.

نكونام: در ايران مردانه است، البته الان خانم‌ها در ايران هم فوتبال بازي مي‌كنند.

*ولي نسبت تعداد آدم‌هايي كه به آن مي‌پردازند، قابل مقايسه نيست.

اوتادي: به هر حال فرق مي‌كند، اما فوتبال در بين خانم‌ها هم طرفداران خودش را دارد. فكر مي‌كنم در سال‌هاي اخير گرايش خانم‌ها به فوتبال بيشتر شده كه اين هم به خاطر ايجاد تيم فوتبال بانوان است و هم اينكه به هر حال فوتبال جذابيت‌هاي خودش را دارد.

 

ستاره‌ها

*شما به عنوان يك بازيگر كه جزو بازيگران مطرح سينماي ما هستيد، نظرتان راجع به ستاره‌هاي فوتبال چيست؟ يك موقعي بين هنرمندان و ورزشكاران ارتباط‌هاي خوبي وجود داشت كه باعث نزديكي عوامل اين دو ژانر مورد توجه جوانان هم مي‌شد، اما الان اين اتفاق كمتر مي‌افتد.

اوتادي: فكر مي‌كنم اين وظيفه ما و همين‌طور از آن طرف، وظيفه ورزشكاران است كه اين همكاري را فراهم كنند و تا جايي كه ممكن است تبادل‌نظر داشته باشند. طرف سوم اين قضيه هم رسانه‌ها هستند كه ترتيب اين قضيه را بدهند. البته نسبت به آنچه خيلي قبل‌ترها وجود داشت، يك‌سري روابط و مسائل نمي‌شود وجود داشته باشد اما تا آنجايي كه ضوابط و قوانين موجود اجازه مي‌دهد خوب است كه اين روابط فرهنگي وجود داشته باشد، تا هر دو طيف از فكرها، عقايد همديگر بهره‌مند شوند. به هر حال اگر هنر رابطه بهتري با فوتبال داشته باشد، مي‌تواند روي آن تأثير مثبت بگذارد و همين‌طور ورزش كه در هنر، جايگاه خودش را دارد.

*هنرمندان راجع به فوتباليست‌ها چه فكر مي‌كنند؟ تلقي شما از يك بازيكن مثل جوادنكونام كه در خارج از ايران زندگي مي‌كند، چيست؟ مي‌خواهيم ببينم كه به نظر شما جايگاه جواد نكونام در چه جايگاهي نسبت به يك ستاره سينما قرارد دارد؟

اوتادي: قطعاً‌ اگر يك بازيگر مرد مي‌توانست برود و در يك كشور ديگر كار كند و موفق باشد مي‌شد مقايسه‌اي انجام داد، اما فعلاً‌ چنين شرايطي وجود ندارد و نمي‌شود چنين مقايسه‌اي انجام داد، اما جداي از اين مسأله كاري كه آقاي نكونام انجام مي‌دهد و حضوري كه در فوتبال اسپانيا دارد، باعث افتخار است. فوتباليست‌ها هميشه دست‌شان بازتر است و روابط بين باشگاهي در فوتبال راحت‌تر انجام مي‌شود اما در سينما اين روابط خيلي كمتر است.

*به نظر شما آيا اگر نظير موفقيتي كه آقا جواد به دست آورده را يك بازيگر به دست مي‌آورد، خيلي بيشتر روي آن تبليغ نمي‌شد؟

نمي‌شود گفت بيشتر يا كمتر تبليغ مي‌شد. آنچه مي‌شود گفت اين است كه در عرصه ديگري بايد ستاره ديگر تبليغ مي‌شد. فوتبال به نسبت سينما همگاني‌تر است و اصولاً مخاطبان سينما با مخاطبان فوتبال ممكن است فرق داشته باشند.ديروز داشتم با يكي از بازيگران جوان و مطرح صحبت مي‌كردم. ايشان مي‌گفت كه حالا فوتبال يك فرهنگ جهاني شده، اما در ايران اين اتفاق نيفتاده و هنوز سينماي ما سفير فرهنگي مهم‌تري از فوتبال است.

فوتباليست‌ها مهم‌ترند يا بازيگرها؟!

بعضي وقت‌ها كه با هنرپيشه‌ها صحبت مي‌كني، احساس مي‌كني كه خودشان را به نوعي رقيب فوتباليست‌ها مي‌دانند. البته اين يك موضوع عمومي نيست، اما به هر حال به نظر مي‌رسيد اين دو گروه كه با موضوع شهرت هم سر و كار دارند، خودشان را رقيب هم مي‌دانند.

اوتادي: نه فقط فوتباليست‌ها براي فوتباليست‌ها و بازيگرها براي بازيگرها، فكر مي‌كنم همه ما نماينده يك گروه فرهنگي هستيم و داريم چيزي را هم به مردم ارائه مي‌كنيم كه به هر حال كم يا زياد به نوعي وظيفه فرهنگ‌سازي را به عهده دارد. هر چقدر اين صميميت و دوستي بين اين دو قشر وجود داشته باشد، بهتر است تا اينكه رقابتي وجود داشته باشد. من اسم آنچه را كه وجود دارد هم رقابت نمي‌گذارم.

*اما وجود دارد.

نكونام: به نظر من هم اين احساس فاصله و رقابت وجود دارد.

اوتادي: بله، به هر حال يك چيزهايي هست و مخصوصا حول دو باشگاه معروف، يك‌سري جناح‌بندي وجود دارد، اما به نظرم لازم است آنقدر صميميت و همكاري و همفكري بين اين دو قشر وجود داشته باشد كه تأثير مثبتي روي جوانان بگذارد.

نكونام: اينكه اين رفاقت و همكاري وجود داشته باشد خوب است. من خودم هم چند دوست بازيگر دارم، اما خواه ناخواه اين رقابت وجود دارد، اما اين رقابت و مقابله را ماها به وجود نياورد. اين حالت را ديگران به وجود آوردند، نه ما.

اوتادي: به هر حال در جامعه همه جور شرايطي وجود دارد و نه تنها بين هنرمندان و ورزشكاران، بلكه بين فردفرد افراد جامعه چنين حس‌هايي هست، اما ما بايد تلاش بكنيم كه اين فضا وجود نداشته باشد و فضا بيشتر فضاي تعامل مثبت باشد.

نكونام: بله اين خوب است، اما علت اصلي اين قضيه بحث‌هاي حاشيه‌اي است كه خيلي وقت‌ها وجود ندارد اما ديگران به آن دامن مي‌زنند.

*آيا اين فاصله به خاطر اختلاف سطح فرهنگي فوتباليست‌ها و هنرمندان نيست؟

اوتادي: من اين را قبول ندارم. هم فوتباليست باسواد خوب، خيلي داريم كه نمونه خوب آن علي دايي است و هم اينكه اصولا اين قضيه مسأله چندان تعيين‌كننده‌اي نيست.

نكونام: سواد تحصيلات چيزي به شخصيت ذاتي انسان اضافه نمي‌كند. هر كسي اين چيزها را ياد مي‌گيرد و اين بيشتر بستگي به تربيت افراد دارد، نه به تحصيلات آن.

*منظورم سطح تحصيلات دانشگاهي نبود، بلكه بيشتر همان سطح فرهنگي افراد است.

اوتادي: من فكر مي‌كنم اگر هر كسي به رفتارهاي شخصي و اجتماعي خودش توجه داشته باشد، فضايي به وجود مي‌آيد كه همگي روي هم تأثير مثبت مي‌گذارند. ضمن آنكه وقتي فوتباليستي براي بازي به يك شهر يا كشور ديگري مي‌رود، با فرهنگ تازه‌اي آشنا مي‌شود و به نوعي دنياديده مي‌شود و اين ‌بارِ فرهنگي خوبي دارد. اختلافاتي اگر وجود دارد و من همانطوري كه گفتم چندان به آن اعتقاد ندارم، به خاطر سطح اجتماعي افراد دو گروه نيست. اين اختلافات در مورد همه كس مي‌تواند وجود داشته باشد. به نظرم معضل و مشكل همه اين چيزها خود ما هستيم كه نمي‌توانيم رفتارهاي مناسب و دقيق و درست داشته باشيم.

نكونام: بگذاريد من يك نكته‌اي را درباره درس نخواندن فوتباليست‌ها بگويم. از فوتباليست‌هاي هم‌دوره‌ من، محمد نصرتي، خود من، محرم نويدكيا، حميد عزيززاده و اكثر بازيكنان آن دوره كه با هم بوديم، به خاطر مشكلات فوتبال نتوانستيم درس را ادامه بدهيم. من خودم شش سال پيش دانشجو بودم اما وقتي كه رفتم امارات ديگر نتوانستم ادامه بدهم. محمد نصرتي رفت امارات، نتوانست. محرم نويدكيا رفت آلمان نتوانست ادامه بدهد. حميد عزيززاده، ابوالفضل حاجي‌زاده و سپهر حيدري ادامه دادند. سپهر در تيم نوجوانان با ما بود، اما چون در اصفهان بازي مي‌كرد توانست درسش را هم بخواند. علي دايي زماني توانست درسش را ادامه بدهد كه فوتبالش در اروپا تمام شده و برگشت بود ايران. من يادم هست كه ما در هتل لاله بوديم، او كتابش را مي‌آورد و آنجا درسش را هم مي‌خواند. شايد خيلي‌ها علاقه دارند و داشتند، به ادامه دادن تحصيل‌شان، اما نتوانستند.

*البته شايد يك نكته ديگر هم اين باشد كه فوتباليست‌ها معمولا از طبقات پايين‌تر جامعه هستند.

نكونام: بله، اين را تا حدودي قبول دارم. كسي كه فوتباليست مي‌شود، از بچگي از در كه وارد مي‌شود، كيفش را پرت مي‌كند گوشه‌اي و مي‌رود دنبال توپ. من خودم اينجوري بودم. من درسم بد نبود اما درسخوان هم نبودم. باباي من با اينكه خودش هم فوتبالي بود، ولي نمي‌گذاشت تكان بخورم. وقتي كه مي‌خواستم از در بيرون بروم تا در تيم منتخب مدرسه‌مان بازي كنم، كيف ورزشي را جلوي در، پشت ماشين بابام مي‌گذاشتم تا صبح كه مي‌خواهم بروم، يواشكي آن را بردارم و بروم تا پدرم نگويد هر روز مي‌رود فوتبال. البته اين را بگويم كه باباي من كسي بود كه خودش بيشتر از همه باعث شد كه من فوتباليست شدم. فوتباليست‌ها بيشتر توپ را دنبال كردند تا كتاب و درس را؛ چه در مدرسه و چه در خانه.

*البته اين را هم بگويم كه در بين بازيگرها هم آنقدر آدم تحصيلكرده زياد نيست و جداي از تحصيل آنها هم آنقدر باسواد نيستند، يعني سطح فرهنگي آنقدر متفاوت نيست. مي‌خواستم بگويم بيشتر تفاوت نوع تلقي از اين قضيه‌هاست تا اينكه سطح فرهنگي بالا يا پايين باشد.

اوتادي: اتفاقاً‌ من هم مي‌خواستم همين را بگويم. البته لازمه بازيگري اين است كه شما بخوانيد و بنويسيد و حداقل اين است كه شما فيلمنامه را بايد بخوانيد و طبيعتاً‌ يك سطح متوسط از فرهنگ و مواد را احتياج دارد، اما اين اصلا دليل بر اين نمي‌شود كه بازيگران ما آدم‌هايي فرهنگي هستند.

 

سينما مهم است يا فوتبال؟

*شما هر كدام در كارتان موفقيد و خانواده به شما افتخار مي‌كنند، بنابراين در خانواده نكونام فوتبال مهم‌تر از هنر است و در خانواده اوتادي هنر مهم‌تر، درست است؟

اوتادي: البته اين چيزي كه مي‌گوييد تا حدودي درست است، اما يك خواهر دارم كه استاد دانشگاه است و با سن كمش دكترا دارد، اما به شدت فوتبالي است و همه فوتبال‌ها را نگاه مي‌كند. او بيشتر وقت‌ها مرا ترغيب مي‌كند به تماشاي فوتبال. در خانواده ما هيچ كس به هيچ چيز موضع ندارد و هركس هر كاري را كه فكر مي‌كند درست است انجام مي‌دهد. به دليل آنكه پدر و مادر من فوق‌العاده روشنفكرند. در خانه ما هر كس دوست دارد فيلم مي‌بيند و هر كس دوست دارد كتاب مي‌خواند و اگر برادر من دوست داشت فوتباليست شود و استعدادش را داشت، پدرم قطعاً‌ از او حمايت مي‌كرد.

نكونام: در خانه علاقمند اصلي ما فوتبال است، اما پدر من ما را ترغيب مي‌كرد به درس خواندن. برادر بزرگ من معلمي را دوست داشت، رفت دنبالش اما بعدا شرايطش عوض شد و رفت دنبال تشكيل خانواده و راه زندگيش عوض شد. من رفتم دنبال فوتبال و طبيعتاً وقتي رشد خوبي داشتم كه توجه برادران كوچكم جلب شده به فوتبال. يكي‌شان ادامه نداد و يكي ديگر دارد ادامه مي‌دهد. در خانه ما هم فوتبال مهم بود، اما هر كس كاري را انجام مي‌دهد كه در آن استعداد دارد و فكر مي‌كند دوست دارد.

آيا به شما خوش مي‌گذرد؟

نكونام: وقتي حرفه‌اي نباشي واقعاً‌ به تو خوش مي‌گذرد، اما وقتي حرفه‌اي مي‌شوي شرايط خيلي سخت مي‌شود. من در اسپانيا شرايط حرفه‌اي دارم، اما وقتي در ايران بودم چون شرايط كاملا حرفه‌اي نبود واقعاً‌ لذت مي‌بردم و به من خوش مي‌گذشت. البته من چه در آنجا و چه وقتي در ايران بودم، هميشه به كارم توجه داشتم، اما به هر حال يادم هست كه بعضي وقت‌ها تا 6صبح پلي‌استيشن بازي مي‌كردم و ساعت 9 مي‌رفتم تمرين، اما اگر الان ساعت 3صبح را ببينم، صبح مي‌روم تمرين، مربي‌ام از همان راه دور مي‌فهمد چون آنجا يك دنيا حرفه‌اي داريم و نگاه به يك ورزشكار متفاوت است. در ايران شرايط فرق مي‌كند. در اينجا هم شايد يك ورزشكار به خاطر خودش، به خودش و حاشيه زندگي خودش توجه كند، اما نگاه كلي اينگونه نيست. بعضي‌ها اينجا به ورزش به عنوان يك منبع درآمد نگاه مي‌كنند و بعد تفريح.

 

 

*يعني در ورزش به جنبه‌هاي پول و شهرت آن نگاه مي‌كنند؟

نكونام: بله، كسي مي‌تواند به شهرت فكر كند كه طرز تفكر درست داشته باشد و حرفه‌اي فكر كند؛ آن وقت به شهرت هم مي‌رسد. نمي‌شود يك بازيكن، بازيكن خوبي نباشد و تلاش نكند و همان اول به شهرت آن فكر كند، وقتي كه حرفه‌اي باشد مي‌تواند به شهرت هم فكر كند. غير از اين دو، سه سال پول درمي‌آورد و بعد كم‌كم فراموش مي‌شود.

*خانم اوتادي، شما چطور؟ آيا در سينما هم لازم است سختي بكشيد يا بيشتر خوش مي‌گذرد؟

اوتادي: قطعاً‌ خوب است و لذت دارد، اما سختي‌هاي زيادي هم دارد. بازيگري هم سخت است و اين هم سختي‌ فيزيكي دارد و هم سختي روحي. در طبقه‌بندي شغل‌ها، بازيگري بعد از كار در معدن، دومين شغل سخت دنياست. اين يك استاندارد جهاني است و در ايران قطعاً‌ سخت‌ترين شغل است. در فوتبال بازيكنان فقط يك كار دارند و آن اين است كه بازي كنند، اما در كار ما، بايد 10كار را با هم انجام بدهيد. بايد حواستان به جمله‌اي كه مي‌گوييد باشد، بايد در كاراكتر نقش بروي، بايد حواست به صحبت‌هاي كارگردان باشد، با همه آن صحبت‌ها را پياده كني، بايد حواست به گريم و لباست باشد، بايد حواست به نور باشد؛ يعني بايد حواست به اين همه چيز باشد و اين قطعاً‌ فشار فكري زيادي دارد.

نكونام: فوتبال مصدوميت هم داردكه خيلي خطرناك است.

اوتادي: در بازيگري هم مصدوميت دارد. در بازيگري و سينما دو نفركشته شدند، فوتبال كه كشته نمي‌دهد. چندوقت پيش هم پوريا پورسرخ و ترانه عليدوستي نزديك بود خداي ناكرده غرق شوند.

*مي‌خواستم بگويم كه در سينما هم آن كس كه مي‌رود دنبال عوارض شهرت، زود فِيد مي‌شود.

اوتادي: قطعا، قطعا. هر كس چه در فوتبال، چه در سياست و چه در سينما دنبال شهرت باشد شايد آن را به دست بياورد، اما اگر به كارش متمركز نباشد هم آن شهرت را از دست مي‌دهد و هم اعتبارش و خيلي چيزهاي ديگر را.

*با اين شرايط آيا باز هم از شهرت‌تان لذت مي‌بريد؟

اوتادي: قطعاً‌ وقتي عاشق كارت باشي در هر شرايطي لذت مي‌بري.

*يك نكته ديگر در مقايسه فوتبال و بازيگري اين است كه عمر بازيگري در فوتبال كم است و عمر بازيگري در سينما زياد.

اوتادي: عوضش فوتباليست‌ها در يك سال به اندازه 10سال كار بازيگرها دستمزد مي‌گيرند(خنده).
 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







   
 
   
Create your flash banner free online Flash banner maker onlineGenerate your flash banner free online Generate your flash banner free online